بیوگرافی کای گرین

نام و نام خانوادگی: کای گرین
تاریخ تولد: ۱۲ جولای سال ۱۹۷۵
محل تولد: بروکلین – نیویورک
وزن فصل رقابت: ۱۲۴ – ۱۲۷ کیلوگرم
وزن فصل خارج از رقابت: ۱۴۰ – ۱۴۲ کیلوگرم
دریافت کارت حرفه ای: سال ۲۰۰۵
بهترین عنوان: قهرمانی در آرنولد کلاسیک ۲۰۱۰

 

کای گرین در ۱۲ جولای سال ۱۹۷۵ در شهر بروکلین نیویورک متولد شد. کای طبق نامه ای که در سایت شخصیش منتشر کرده بود،دوران کودکی اش را دوران بسیار بدی بوده است. کای در سن ۶سالگی پدر و مادر خود را از دست داد. او تمامی دوران نوجوانی خود را در پرورشگاه ها گذرانده است.مشوق اصلی کای برای شروع ورزش بدنسازی معلم زبان انگلیسی او بود. بعد از کسب تعدادی قهرمانی در مسابقات نوجوانان، تصمیم گرفت تمرینات خود را به صورت جدی در باشگاه خیابان پنجم بروکلین آغاز کند. کای تمرکز خود را برای تبدیل شدن به یک بدنساز حرفه ای معطوف کرد، به منظور رسیدن به چنین جایگاهی او میبایست ابتدا مسابقات آماتوری را با قهرمانی پشت سر می گذاشت. او در مسابقه National Physique Committee با هدف راه یافتن به مسابقات فدراسیون جهانی بدنسازی شرکت کرد. او در مسابقات NPC نیز موفق بود. با وجود اینکه در مسابقات ۱۹۹۹ Team Universe به مقام قهرمانی رسید، اما ناامید شد و به مدت ۵ سال از مسابقات مختلف کناره گیری کرد. تا اینکه در مسابقه سال Team 2004 Universe با بازگشت دوباره و کسب مقام قهرمانی مفتخر به دریافت کارت حرفه شد و از آن پس به جمع حرفه ای ها پیوست.

عناوین کسب شده توسط کای گرین

Am Classic 2007-اول
New York Pro 2008 — اول
Arnold Classic 2008 — سوم
Australian Pro Grand Prix
2009 – اول
Arnold Classic 2009 — اول
Mr Olympia 2009 — چهارم
Australian Pro Grand Prix
2010 – اول
Arnold Classic 2010 — اول
Mr Olympia 2010 — هفتم
New York Pro Show 2011
– اول
Mr Olympia 2011 — سوم
Sheru Classic 2011 – سوم

متن نامه کای گرین در سایت شخصیش :

من در روز ۱۲ جولی در بروکلین نیویورک متولد شدم . بدلیل مشکلاتی که در محیط خانوادم وجود داشت در ۶ سالگی تحت کفالت ایالت نو یورک در آمدم . در طی ۱۰ سال بعد یعنی تا ۱۶ سالگی در حال تغیر مکان بودم و از یک یتیمخانه به یک انستیتو دیگه انتقال پیدا میکردم و در ی همچین محیطی بود که به تمرین با وزنه پناه آوردم.
در عمق وجودم استعدادهای بیشماری بود که افراد کمی ازش با خبر بودند مخصوصا از علاقهی آتشین من به هنرهای تجسمی . دو دنیای هنر و بدنسازی وقتی تلفیق شد که من بدنه خودم را به عنوان موضوع تحقیق انتخاب کردم. من مدل زندیه خودم شدم. من از بدنه خودم برای درک بهتر از فضا و حرکت استفاده کردم، و یک کار هنری رو ایجاد کردم که رفته رفته جزییات بیشتر و پیچیده تری رو پیدا کرد. رشد تصاعدی من نظر معلم انگلیسی کلاس هفتم من رو به خودش جلب کرد. از آنجایکه انتظارات من در مدرسه بر آورده نمیشد به من پیشنهاد مسابقه دادن در گروهه زیره ۱۹ سال داده شد.چون اشتیاق زیادی داشتم که بدنم رو با هم سن و سالهای خودم مقیاس کنم، بدنسازی ابزاری برای تغیر رفتار در من شده و من رو از اون حالت یکنواختی در آورد. شروع حرفه بدنسازی بهم کمک کرد تا اعتماد به نفس خودم رو به دست آورم و به خودم به عنوان ی بدنساز رقابتی جدی باور داشته باشم. بهترین دوران راهنمای و دبیرستانم رو صرفه مسافرت و رفتن به شو های مختلف و برنده شدن مقام کردم. بعد از اینکه در یک مسابقهی مقام دوم رو به دست آوردم تصمیم گرفتم برا خودم عضلات بیشتری رو بسازم و دوبار به عنوان کسی ظاهر شم که هیچ کس تا به حال ندیده باشه. در این زمان بود که من به باشگاهی در خیابان پنجم در نیویوک معرفی شدم و در اون زیر زمین بود که من در بروکلین نیویورک بهترین بدنسازان دوران رو ملاقات میکردم. در اونجا بود که من اطلات زیادی در به دست آوردم که به من این امکان رو میداد که بتونم بزرگترین غولهای بدنسازی رو غلبه کنم. قبلا از تولد ۱۹ سالگی، من از طریقه یک سازمان بدنسازی طبیی و بدون دارو “پرو” شناخته شدم و جوانترین بدنسازی طبیی بودم که در دنیای حرفه ای ها وارد میشد . حرفه ای شدن به من این امکان رو میداد که بتونم حس رقابتی بودنم رو به یک صحن بزرگتری ببرم. هر عنوان حرفه ای رو که وجود داشت برنده شدم . تابستان ۱۹۹۷ تصمیم گرفتم که به آی اف بی بی بپیوندم و متوجه شدم که برای رسیدن به اونجا باید اول مسابقات آماتور یعنی ان پی سی رو باید برنده شم. دوران مسابقات من در ان پی سی به همراهه با موفقیت های متفاوتی بود. به عنوان یک ورزشکار طبیی هدفه من برنده شدن در تیم اونیورس و گرفتن کارت پرو از آی اف بی بی از طریقه قهرمانی آماتوری دنیا بود.سال ۱۹۹۹ بعد از دو بار شکست ، برندی سنگین وزنها و اورال تیم اونیورس شده و دعوت شدم که در مسابقات جهانی بارتیسلافا در چکسلواکی شرکت کنم. بینه ۱۲ شرکت کنندی جهانی مقام ۴ آوردم و مایوس شدم. ۴ سال به خودم وقت دادم تا بدنم رو به اندازی کافی بسازم. میبایست جای واقعی ام رو در بینه پرو ها بدست بیارم. آدمهای منفی میگفتند نمیشه و من داشت باورم میشد. رفتم برا تحصیل به کالج و این که استعدادم رو به عنوان یک آرتیست گسترش بدم و از بدنه خودم به عنوان یک ابزار هنری جهته آموزش استفاده کردم. من اون چیزی رو که همیشه برا من ایجاده راحتی و مداومت میکرد رو ادامه دادم. من سخت تمرین کردم نه برای چیز دیگه بلکه برای آرامش روان خودم. سال ۲۰۰۴ متوجه شدم که از طریق تیم اونیورس ان پی سی میشه وارد آی اف بی بی شد.گرچه من به مدت ۵ سال از صحنه مسابقات دور بودم ولی با خودم تعهد کردم که برگردم و دوبار عنوانم رو به دست بیارم و اورال تیم اونیورس شده و وارد حرفه ای های آی اف بی بی شدم. در نتیجه ی فداکاری و علاقهی شدید جهت غلبه بر شانس بد، من از جکسون ویل فلوریدا به محل مسابقات در آرت سنتر اومدم تا کار خودم رو انجام بدم. ۸ آگوست ۲۰۰۴ داورها بدنی رو که من براش چندین سال زحمت کشیده بودم را در یافتند و من برندی اورال و سنگین وزن شدم. پدرم رو نهایتا ملاقات کردم. و بعد از ۱۶ سال بلاخره موفق شدم به حرفه ای های آی اف بی بی بپیوندم.

مطالب مرتبط
پیام بگذارید